زمانی که Otto Graf در اوایل سال 1950 میلادی، تصمیم به ساخت یک نوع بتن خاص با مقاومت 70 مگاپاسکال در آزمایشگاه گرفت، صنعت ساختمان تمایل زیادی به استفاده از این نوع بتن از خود نشان نداد. این عدم تمایل حتی تا سال 1966 و زمانی که kurt walz اثبات نمود که با استفاده از روشهای خاص تولید، امکان ساخت بتن هائی با مقاومت 140 مگاپاسکال نیز وجود دارد، ادامه یافت.
تنها پس از آنکه کارشناسان علم تکنولوژی بتن دریافتند که با افزودن مقدار مشخصی دوده سیلیسی و فوق روانسازهای مناسب، به سادگی می توان بتن هائی با مقاومت بالا و در عین حال کارائی مناسب تولید نمود، کاربرد های عملی استفاده ازبتن های فوق توانمند مورد توجه قرار گرفت.
تا اواخر سال 1980 میلادی، امکان تولید بتنهائی با مقاومت 100 تا 150 مگاپاسکال وجود نداشت، کشف خواص دوده سیلیسی به عنوان یک ماده ریز و فعال(دارای خاصیت سوپر پوزولانی)وتوسعه استفاده از فوق روانساز ها در مسیر این توسعه، نقش بسزائی را ایفا نمود. در ابتدا، ساخت و تولید بتن پر مقاومت برای کاربردهای خاص ومحدود مورد استفاده قرار می گرفت.
دلیل این امر هزینه اولیه بسیار بالاتر در مقایسه با بتن های معمولی بود ولی با مقایسه هزینه تمام شده در کل پروژه این روند تغییر پیدا کرد. به عنوان یک مثال می توان از پل Stichtseدر نزدیکی شهر Dutch درسال 1997 درآمستردام هلند نام برد. استفاده از بتن با مقاومت 90-80 مگا پاسکال در این پروژه، امکان کاهش سطح مقطع اجزائ سازه ای را که دهانه هائی تا حدود 160 متر را پوشش می دادند، تا میزان 30 درصد فراهم ساخت. سطح مقطع کوچکتر تیر های جعبه ای منجر به کاهش 26 درصدی در استفاده از فولاد های پیش تنیدگی گردید. به دلیل کاهش 60 درصددرضخامت جان و بال تیر های جعبه ای، طول قطعات پل از 5/3 متر به 5 متر افزایش پیدا کرد.
منبع:بتن فوق توانمند -اشمیت